فکر می‌کنید کار تمام است! از نظر خودتان مشتری خوب را پیدا کرده‌اید و فاصله‌ای تا وفادار کردنش به کسب و کارتان ندارید؛ اما در کمال ناباوری، بازی تغییر می‌کند. مشتری بالقوه شما، به پیشنهاد
از زمانی که فروشندگان تصمیم می‌گیرند مشتری را پای قرارداد بنشانند یا آنها را به تعهد دادن ملزم کنند، مشتری‌ها جواب رد دادن را شروع می‌کنند. جذب مشتری در این بخش از همیشه سخت‌تر است
برای کسانی که به فروش حضوری و خیره شدن در چشم مشتری پشت یک میز عادت کرده‌اند، خو گرفتن با جلسه فروش مجازی آسان نیست. موضوع فقط عادت کردن فروشنده به این روش جدید نیست!
شاید حس کنید که بازاریابان چندان محبوب نیستند؛ دلیل این امر می‌تواند این باشد که شما با افرادی در ارتباط هستید که تجربه کاری خوبی با بازاریابان نداشته‌اند. گاهی بازاریابان با انتخاب نکردن متد فروش
حالا دیگر قدرت در دست مصرف‌کنندگان است. آنها می‌توانند برای محصول‌تان پول بپردازند، در موردش با دیگران صحبت کنند یا اینکه با پست‌هایشان در شبکه‌های اجتماعی سرنوشت آن را دگرگون کنند. حالا که به ندرت
«مدل فروش اسپین ، خود را به عنوان یک مدل مفید تثبیت کرده است؛ زیرا نشان می دهد که فروشندگان موفق چگونه به اهداف خود می رسند و این مدل بیشتر بر نیمکره چپ مغز
اگر از فروشندگان حوزه B2B هستید حتما اسم تکنیک SPIN را شنیده‌اید، که یکی از قدیمی‌ترین و شناخته شده‌ترین سیستم‌های فروش است. می‌توانید مدل اسپین را همراه با متدلوژی کنونی که در سیستم فروش‌تان پیاده کرده‌اید
پایتان که به آن خیابان می‌رسد، دلشوره می‌گیرید. اضطراب خود را با کمبود تمرکز، اشتباهات مکرر در انجام کارها، برخوردهای آزار دهنده با همکاران و دردهای جسمی نشان می‌دهد. مدام دوست دارید مرخصی بگیرید و
کنترل بیشتر بر پایپلاین فروش، مساوی است با افزایش فروش. اینکه در پایان هر ماه آمار فروش‌تان به کجا می‌رسد و تا چه اندازه به اهداف بلند مدتتان نزدیک می‌شوید، به وضعیت پایپلاین فروش شما
می‌خواهید کجای این بازار بایستید؟ از نظر شما رقیبانتان چه کسانی هستند، از چه پله‌هایی باید بالا بروید و چه طرح‌هایی را باید عملی کنید؟ برای پاسخ دادن به این سوالها به تخیلاتتان رجوع نکنید.
