۶ اشتباه رایج که باعث شکست کمپین‌های اینفلونسر مارکتینگ می‌شوند

اینفلونسر مارکتینگ

«اگر فقیر به‌دنیا بیایید، مقصر نیستید؛ اما اگر فقیر از دنیا بروید، خودتان مقصرید!» حتما برای شما هم پیش آمده که با خواندن چنین جمله‌ای، تصمیم به ایجاد تغییری در زندگی‌تان بگیرید. می‌گویند این جمله را «بیل گیتس» گفته؛ فردی که دیدگاه و الگوی زندگی‌اش بر بسیاری از افراد تاثیر گذاشته و رویاها یا روش اندیشیدن‌شان را تحت تاثیر قرار داده. بیل گیتس بدون تردید یک اینفلونسر است؛ کسی است که یک تغییر ساده در روش زندگی‌اش، انگیزه ایجاد تغییر را در بسیاری از افراد بیدار می‌کند. اما با رشد رسانه‌های دیجیتال، دیگر نمی‌توانیم واژه اینفلونسر را به افرادی چون بیل گیتس محدود کنیم و برای تعریف اینفلونسر مارکتینگ در دنیای دیجیتال، باید تعریف به‌روزتری از این مفهوم داشته باشیم.

حتما شما هم واژه «اینفلونسر» را بارها شنیده‌اید و برای مثال می‌دانید که صدف بیوتی، نواب ابراهیمی، یا بسیاری دیگر از کسانی که در صفحه اینستاگرام آنها را دنبال می‌کنید، در گروه اینفلونسرها قرار می‌گیرند! پس تکلیف بیل گیتس چه می‌شود؟ اگر ایجاد یک تغییر در روش آرایش صورت یا عمل کردن به یک توصیه در زمینه پخت غذا کاری است که اینفلونسرها انجام می‌دهد، چطور می‌توان به یکی از ثروتمندترین و تاثیرگذارترین مردان جهان هم اینفلونسر گفت؟

اینفلونسر، در واقع فرد تاثیرگذاری است که لااقل گروهی از مردم او را می‌شناسند و حرف‌هایش را معتبر می‌دانند. این فرد تاثیرگذار که می‌تواند در هر حوزه‌ای فعالیت کند، بر طرز فکر یا الگوی زندگی دیگران تاثیر می‌گذارد؛ پیشنهاد او می‌تواند بر پوشش، الگوی خرید یا شیوه گذراندن روز افراد تاثیر بگذارد و خوراک فرهنگی یا شیوه تفریح آنها را تحت تاثیر قرار دهد. جالب اینجاست که حرف‌ها، قضاوت‌ها و تصمیم‌های اینفلونسرها تنها در حوزه فعالیت خودتان قابل اعتماد تلقی نمی‌شوند. برای مثال ممکن است دوست داشته باشید ساعتی شبیه به ساعت بیل گیتس را در دست داشته باشید یا اینکه به شهری که صدف بیوتی سفر کرده سفر کنید.

چطور یک کاربر عادی اینفلونسر می‌شود؟

برای کسانیکه بارها درباره درآمد میلیونی و میلیاردی اینفلونسرها با دیگران گفت و گو کرده‌اند، ممکن است تبدیل شدن به یک اینفلونسر رویا باشد و وارد شدن به بازار اینفلونسر مارکتینگ هم ساده به نظر برسد. اما واقعیت این است که تبدیل شدن یک کاربر عادی به یک اینفلونسر با چند هزار یا میلیون دنبال کننده، نه آسان است و نه کار یک روز و دو روز. ما در این مطلب بیشتر در مورد اینفلونسرهای اینستاگرامی صحبت می‌کنیم و شاید بتوانیم برخی از توانایی‌های اینفلونسرها را به این شکل فهرست کنیم.

می‌دانند با که حرف می‌زنند

شما نمی‌توانید همه جهان را راضی نگه‌دارید و برای همه کاربران تولید محتوا کنید. این رازی است که اینفلونسرهای موفق از آن خبر دارند و در اینفلونسر مارکتینگ از آن کمک می‌گیرند. آنها می‌دانند قرار است برای چه پرسونایی تولید محتوا کنند و در چه زمینه‌ای با کاربران ارتباط برقرار کنند.

وقت می‌گذارند و هزینه می‌کنند

موضوع تنها انتشار چند عکس تصادفی نیست. یک اینفلونسر خوب می‌داند که قرار است چه محتوایی را تولید کند و چطور آن را با انتظارات مخاطبش هماهنگ کند. از شیوه انتخاب عکس گرفته تا الگوی کپشن‌نویسی می‌تواند بر فعالیت او تاثیر بگذارد و در عین حال کمک گرفتن از اینفلونسرهایی که گروه هدف مشابهی دارند، به افزایش هواداران صفحه‌اش کمک می‌کند. یک نام کاربری جذاب، عکس مناسب و معرفی خوب خود در پروفایل، اولین قدم است و تولید محتوای مناسب در کنار وایرال کردن مناسب آن محتوا، می‌تواند به افزایش دنبال کنندگان یک اینفلونسر کمک کند.

مخاطب را رها نمی‌کنند

همراه شدن به مخاطب راهی کوتاه نیست. اینفلونسرها در دوره‌ای طولانی به مخاطبانشان وفادار می‌مانند و آنها را چشم‌انتظار محتواها نگه نمی‌دارند. همیشه در صحنه بودن و در زمان مناسب، محتوای مناسب را منتشر کردن، راهی برای همراه کردن مخاطبان است.

روبروی مخاطب نمی‌ایستند

گفتیم که اینفلونسرها می‌دانند برای چه کسانی تولید محتوا می‌کنند و قطعا می‌دانند که در جست و جوی جلب توجه کدام دسته از کاربران نیستند. همین آگاهی کافی است تا آنها در زمان مناسب، بهترین واکنش را به رویدادهای اجتماعی و ترندهای مجازی بدهند.

پاسخگوست

قرار نیست رابطه شما و مخاطبانتان رابطه گوینده و شنونده صرف باشد. پاسخگویی یکی از رازهای محبوب‌تر شدن اینفلونسرهاست. کار وقت‌گیری است مگر نه؟ خوب! برای اینفلونسرها مدیریت یک صفحه کاری تمام وقت است! البته این نکته را نادیده نگیرید که همیشه قرار نیست یک اینفلونسر تنها به سوالات پاسخ بدهد. نشان دادن واکنش مناسب به هجمه‌ها و واکنش نشان ندادن در برخی از موقعیت‌ها هم از هنرهای اینفلونسرهای موفق است.

اینفلونسر مارکتینگ

با ۶ اشتباه رایج در اینفلونسر مارکتینگ آشنا شوید

اینفلونسر مارکتینگ یکی از جذاب‌ترین بخش‌های بازاریابی دیجیتال است اما با وجود همه جذابیتش، شبیه حرکت روی لبه تیغ می‌ماند. اگر شما هم می‌خواهید این روش را امتحان کنید، مراقب تکرار کردن این شش اشتباه باشید.

سراغ اینفلونسر نامناسب، در موقعیت نامناسب رفته‌اید؟

اغلب کسب و کارها ترجیح می‌دهند تبلیغاتشان را با مگا اینفلونسرها، یعنی کسانی که بیش از یک میلیون فالور دارند پیش ببرند و معمولا به دلیل هزینه بالا و عملکرد محتاطانه این گروه در انتخاب همکار، سراغ گروه دوم، یعنی ماکرو اینفلونسرها می‌روند. مگا اینفلونسرها معمولا از طریق مدیر برنامه‌هایشان با کسب و کارها ارتباط برقرار می‌کنند و برای انجام پروژه‌های همکاری فوری حتی در صورت صرف هزینه بالا مناسب به‌نظر نمی‌رسند.

ماکرو اینفلونسرها معمولا تمایل بیشتری به همکاری دارند و فالورهای ۱۰۰هزار تا یک میلیونی آنها، می‌تواند پشتوانه خوبی برای برندها باشد. اما در زمان همکاری با این گروه هم نباید از یاد برد که پرسونای مخاطب این افراد چه کسانی هستند و چقدر با برند و کسب و کار شما همخوانی دارند. از طرف دیگر نباید این نکته را فراموش کرد که این افراد چه گفتمانی را پیش می‌برند و نماینده چه تفکری هستند.

برای انتخاب اینفلونسر مناسب، تنها نباید به تعداد دنبال کنندگان او توجه کنید. گاهی میکرو اینفلونسرهایی که کمتر از ۱۰۰ هزار دنبال کننده دارند هم به واسطه تعامل عمیق و ارتباط موثری که با مخاطبانشان دارند، می‌توانند به پیشبرد اهداف شما کمک کنند. آنچه که در این شرایط مهم است، این است که در زمان مناسب، سراغ فرد مناسب بروید.

حرفش دو تا شده؟

قبل از انتخاب اینفلونسر، عملکرد او اینفلونسر در تبلیغات پیشینش را هم بررسی کنید. آیا این افراد پیش از این پیامی متضاد با پیام کمپین شما را مطرح کرده‌اند؟ مراقب باشید هزینه بالایی که برای اینفلونسر مارکتینگ به خرج می‌دهید، شمشیری برای نابود کردن اعتبار برندتان را در اختیار منتقدان قرار ندهد. آیا سبک زندگی خود او با آنچه که قرار است تبلیغ کند مغایر است؟ اصلا این فرد گزینه مناسبی برای طرح کردن شعار کمپین شما هست؟

با رقیبانتان همراه است؟

شاید در بسیاری از موقعیت‌ها، یک اینفلونسر با شرکت‌های مشابهی همکاری کند؛ اما پیشنهاد می‌کنیم کمپین‌های بزرگ و خاص را با کسانی که پیش از این سفیر برند رقیب شما بوده‌اند پیش نبرید. بهتر است در هر کمپین لااقل یک برگ برنده داشته باشید و نقطه تمایزی را میان برندتان و رقیبانش ایجاد کنید.

با جیب شما نمی‌خواند؟

کمپین‌های اینفلونسر مارکتینگ اغلب بودجه بالایی را طلب می‌کنند و تخصیص بودجه، کاری است که پیش از آغاز شدن کمپین باید آن را انجام دهید. اگر مراقب هزینه‌ها نباشید و آنها را مدیریت نکنید، در میانه راه می‌بینید که پولی برای به‌پیش بردن بخش‌های مهم کمپین در صندوق‌تان باقی نمانده و عملا بی‌آنکه به اهدافتان برسید، تنها با چند تیر اشتباه بودجه را تمام کرده‌اید.

نمی‌دانید چه می‌خواهید؟

قبل از همراه شدن با اینفلونسرها انتظاراتتان از آنها را مشخص کنید. در بریف اولیه موارد مهم را گوشزد کنید، شیوه پرداخت را هم تعیین کرده و دست‌آوردهای مورد انتظارتان را تخمین بزنید. مشخص کردن روش همکاری هم کار دیگری است که باید انجام دهید. آیا قرار است به واسطه اینفلونسری که انتخاب کرده‌اید به گروهی از افراد کد تخفیف بدهید؟ قرار است مخاطبان او صفحه شما را دنبال کنند؟ به دنبال ایمپرشن بیشتر برای پست‌هایتان هستید؟ می‌خواهید این دنبال کنندگان مجازی را به خریداران حقیقی تبدیل کنید و در صورت خرید امتیازهایی را در اختیارشان قرار دهید؟ همه این موارد توافق‌هایی هستند که در ابتدا باید انجام دهید.

خروجی کمپین را بررسی نکرده‌اید؟

انتشار پست یا استوری پایان کار شما نیست. شما باید خروجی این تعامل را هم به واسطه اطلاعاتی که اینفلونسر از پست یا استوری در اختیارتان قرار می‌دهد بررسی کنید و هم با تغییراتی که در صفحه اینستاگرام یا فروشگاه‌تان اتفاق افتاده نتیجه کمپین را تحلیل کنید. این تحلیل با توجه به هدفی که در آغاز در نظر گرفته بودید می‌تواند متفاوت باشد، اما آنچه که مهم است، این است که کمپین‌های پر هزینه‌تان را بدون ارزیابی و بررسی نتایج رها نکنید.