بازاریابی امروز بدون تولید محتوا معنایی ندارد. حالا فقط به آدمهایی که کنارتان ایستادهاید در مورد محصولتان توضیح نمیدهید؛ در بازاریابی امروز محتوایی که گویای ویژگیهای محصول یا چشماندازهای برندتان است تا کیلومترها دورتر از شما پیش میرود. در سالهای اخیر، اینترنت مرزها را محو کرده و ابزارهای تازهای را در اختیار بازاریابان قرار داده است. اما آیا کمرنگ شدن مرزها، لزوم توجه به مکانها، زبانها و فرهنگها را از بین برده است؟
واقعیت این است که حتی در عصر اینترنت هم نمیتوان ساده از کنار باورها، زبانها، فرهنگها و مکانها گذشته. توجه به این ریزهکاریها، حتی در دورانی که مرز هم تعریفی تازه و متفاوت پیدا کرده، میتواند به بازاریابها برای رسیدن به اهدافشان کمک کرده و زمینه را برای تحقق چشماندازهایشان فراهم کند. اما وقتی از توجه به این موضوعات صحبت میکنیم، چه نوع و چه میزان توجهی را مدنظر داریم؟
محتوای محلی کلید جذب مشتریان تازه و افزایش اعتماد مشتریان پیشین است. اگر بدانید که برای چه کسی تولید محتوا میکنید و کلمات یا تصاویرتان در چه بستری منتشر میشوند، میتوانید قدمهای حسابشدهتری را بردارید و آسانتر به هدفتان برسید.
محتوای محلی یا بومیشده چیست؟
وقتی محتوای شما با انتظارات فرهنگی مخاطبتان تطبیق دارد، محلیسازی اتفاق افتاده است. موضوع تنها کلمات نیست. هسته کلی محتوای شما باید محلیسازی شود و کسب و کارتان با شناخت درستی که از فرهنگ مخاطبان و لایههای عمیق آن دارد، باید محتوایی متناسب به انتظارات آنها را تولید کند.
موضوع فقط ترجمهپذیری محتوای متنی در گوگل ترانسلیت و درک آسان آن برای مخاطب خارجی نیست. مخاطب شما باید احساس کند که به حساسیتهایش توجه شده، چالشهای فرهنگیاش درک شده، به عادتها و روزمرگیهایش توجه شده و باورهای کلانش هم مورد توجه قرار گرفته شده. پس انتشار محتوا بدون توجه به «بستر» آن، نه تنها کمکی به پیشبرد اهداف شما نمیکند، بلکه برایتان چالشهای متعددی را به همراه میآورد.
آیا تصاویری که در وبسایتتان منتشر میکنید برای مخاطبتان ملموس است؟ متن ایمیلهایتان برای آن مخاطب قابل درک است؟ آیا وقتی مخاطبتان عکس را میبیند و متن را میخواند، خودش را یکی از شما میداند؟ واحدهای اندازهگیری را با مقیاس قابل درک برای آنها هماهنگ کردهاید؟ در قیمتگذاری به ارز منطقهای توجه کردهاید؟ الگوی تغذیه یا پوشش یا نوع چیدمان خانه را مورد توجه قرار دادهاید؟
نکته مهمتری که باید به آن توجه کنید این است؛ اصلا در منطقهای که قصد فروش محصولتان را دارید زیرساختهای مربوط به اینترنت وجود داد؟ مخاطبان احتمالی شما سراغ وبسایتها و شبکههای اجتماعی خاصی میروند؟ یا اینکه در برخی از مناطق چارهای جز انتخاب الگوهای دیگر بازاریابی برایتان باقی نمیماند؟
درک درست
در این مرحله مخاطب محتوای شما، باید آگاهی لازم را در مورد برند یا محصول کسب کند. پس باید مطمئن شوید که متن و تصویر یا ویدیو برای فردی که متعلق به یک فرهنگ، طبقه اجتماعی یا جغرافیای خاص است قابل درک است. به دست آوردن فهم درست در مورد محتوا، اولین اصلی است که باید به آن توجه کنید. درک درست در این مرحله اولین قدم برای وفادارسازی مشتریان محلی است.
فهم کامل
آیا محتوایی که منتشر کردهاید، با سطح سواد مخاطبتان تناسب دارد؟ شما واژگان مشترکی دارید؟ زبانتان برای او قابل درک است و میزان پیچیدگی محتوا برای او مفهوم است؟ فقط مهم نیست که در چه رسانهای محتوا را منتشر میکنید، بلکه توجه به میزان آگاهی و سواد مخاطبتان هم به همین اندازه اهمیت دارد.
توان خرید
حالا فرض کنید که مخاطب پیام را به درستی درک کرده و آماده خرید است؛ آیا فرایند خرید را درست برایش توضیح دادهاید؟ رویهای که برای خرید مشخص کردهاید را به خوبی فهمیده و توان پیروی از آن را هم دارد؟ تدوین رویه درست خرید و خوب توضیح دادن آن هم به اندازه مراحل قبل اهمیت دارد.
برگشت مشتری
بعد از تمام شدن فرایند خرید رابطهتان با مخاطب را چطور حفظ کردهاید؟ به او ایمیل زدهاید و میزان رضایتش را جویا شدهاید؟ با پیامک برایش کد تخفیف فرستادهاید؟ در اینستاگرام عکس ارسالیاش از محصول را منتشر کردهاید؟ او را به باشگاه مشتریانتان وارد کردهاید؟ تلاشی که برای برگرداندن مشتریان میکنید باید با انتظارات و نیازهای آنها هماهنگ باشد.