اگر تازه به جمع مدیرها وارد شده‌اید این چند خط را بخوانید

مدیر موفق

«نگذارید شما را خجالتی ببینند؛ همیشه جوابی برای حرف‌هایشان داشته باشید؛ هیچ وقت به اشتباهاتتان در مقابل تیم خود اقرار نکنید و …» همه ما بارها و بارها جملاتی از این دست را شنیده‌ایم. جملاتی از کسانی که معتقدند برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق و رهبر کاری ستودنی، باید در یک قالب مشخص قرار بگیرید. از نظر آنها مهم نیست که هستید، چطور زندگی می‌کنید و چه علایق یا باورهایی دارید، بلکه مهم‌ترین نکته، سرعت تبدیل شدنتان به نمونه کپی شده مدیران موفق پیشین است.

می‌خواهید مثل کدامشان باشید؟

بعضی‌ها فکر می‌کنند برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق که رهبری تیم را به بهترین شکل در دست می‌گیرد، فقط یک راه وجود دارد. از نظر آنها مدیر عالی، قاطع و جدی است. اما اگر پایتان به میز مدیریت برسد و قاطع و جدی پیش بروید، می‌توانید بگویید که در محل کار هم واقعا خودتان هستید؟ این همه جدیت و سرسختی، ویژگی شخصی شماست یا فقط می‌خواهید وانمود کنید که چنین فردی هستید تا به تیم‌تان با ماسکی که بر چهره زده‌اید بیشتر انگیزه بدهید؟ یادتان نرود که هنوز در ابتدای راه هستید اما از همین ابتدا باید تفاوت نقش رهبری و مدیریت را در عرصه فروش مورد توجه قرار دهید.

وقتی به ماسک‌‎هایی که می‌توانید از میانشان یکی را برای «چهره مدیریتی» خود انتخاب کنید خیره می‌شوید، یک نکته مهم را فراموش نکنید:« این خود بودن است که به شما قدرت می‌دهد و به دیگران کمک می‌‍کند که جنبه‌های متفاوتی از شما را بشناسند.»

خود بودن به دیگران فرصت برقرار کردن رابطه با شما از همان مسیری را می‌دهد که خودتان به آنها معرفی کرده‌اید. مسیری که در آن احساس راحتی می‌کنید و با تسلط، آرامش و رضایت بیشتری می‌توانید آن را طی کنید. این نکته کلیدی را از یاد نبرید که وقتی در محیط کارتان خودتان هستید، به دیگران هم این فرصت را می‌دهید که بیشتر خودشان باشند. شما باید به شیوه خودتان بر رکود شخصی غلبه کنید، به شیوه خودتان با تیم تعامل برقرار کنید و بر آنها تاثیر بگذارید.

مدیر موفق

برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق کدام ماسک را باید زد؟

برای تبدیل شدن به یک رهبر کاری موفق، فقط یک راه وجود ندارد. شما باید نقاط قوتتان را پیدا کنید، آنها را تقویت کنید. قرار نیست قبل از هر جلسه، مدیریت را مثل یک ماسک به چهره بزنید و سپس با همکارانتان روبرو شوید. باور کنید قرار دادن خودتان در چنین موقعیتی، آزار دهنده و در نهایت ناامید کننده خواهد بود.

شما می‌توانید در مورد چالش‌‎های کاری، ایده‌ها و مشکلات فضای کارتان گشوده، به شیوه خود و بدون به چهره زدن هر نقابی صحبت کنید. وانمود کردن و خود را به شکل دیگری جلوه دادن، انرژی روانی زیادی را از شما خواهد گرفت؛ پس سعی نکنید کسی جز خود حقیقی‌تان باشید.

سازگار بودن همان مثل همه بودن است؟

باور کنید تفاوت زیادی بین تطبیق دادن خود با شرایط و پنهان کردن خود حقیقی در محیط کار وجود دارد. اگر لهجه دارید، بدنتان با معلولیتی درگیر است، موهایتان به سختی صاف می‌شوند یا به پوشیدن لباس‌های روشن علاقه‌مندید، این موضوعات را از همکارانتان پنهان نکنید. شما «باید» در فضای کاری‌تان خود حقیقی‌تان باشید. کسی که چهارچوب‌های سازمان را پذیرفته، از خط قرمز‌ها نمی‌گذرد اما در همان محدوده، بدون به چهره زدن ماسک‌ها به راهش ادامه می‌دهد.

برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق و تاثیرگذار، باید چهارچوب‌های سازمانی‌تان را خوب بشناسید، از خط قرمز‌ها عبور نکنید، برای کمرنگ‌ کردن ضعف‌هایتان تلاش کنید، اما هیچ کدام اینها، به معنی این نیست که باید متولد شدن و رشد کردنتان در یک شهر کوچک را پنهان کنید، عقیده‌تان در مورد کودکان کار را انکار کنید یا اینکه از همان فروشگاهی که همکارانتان لباس می‌خرند کفش‌هایتان را تهیه کنید.

یادتان نرود که شما در عمر حرفه‌ای‌تان محیط‌های کاری مختلفی را تجربه خواهید کرد و تلاش برای هم‌رنگ جماعت شدن و فراموش کردن خود در هر یک از این محیط‌ها، نمی‌تواند نتیجه خوشایندی را برایتان به همراه بیاورد.

برچسب ها :